ورود به سال 1401

ساخت وبلاگ

معمولا توی بیزینس یا در هر کاری آخر هر سال را یک نگاهی می اندازد و یک مرور ان سال را می کنند 

امثال مواردی که خریدم  شامل: ماشین تیبا- موبایل دوازده پرو مکس- ضبط ماشین و دزدگیر-ایرپاد سه (‌اخرین نسل ایر پاد )‌

 صندلی حرفه ای - کلی کتاب خریدم -چند تا دوره اموزشی شرکت کردم- کتونی خریدم -زیر موبایلی خریدم - کت و شلوار خیلی شیکک و جنس خوب خریدم . دوره با رژیم ورزشی شرکت کردم دوماه اخر سال و نتجه اشو خیلی سریع دیدم 

اتفاقات خیلی خوبی که برای کسب و کارم افتاد : سئو کار اضافه کردیم - دوتا نیروی گرافیست اضافه کردیم - یک نیروی موشن - دوتا طراح سایت ک یکیشون برامون عالی بود و الان هست .ادمین برای پیجمون اضافه کردیم - چند تا کار اموز و محتوا نویس هم به صورت غیر مستقیم باهامون کار کردن  - 

چند تا مشتری خیلی خیلی خوب پیدا کردیم ک کلی سایت داشتند .

بازدید سایتمون کلی بیشتر شد -هزینه خدماتمون در مرور زمان بیشتر کردیم  و پکیج های بیشتر اضافه کردیم -توی چند تا از کلمات کلیدی به رتبه یک و دو رسیدیم -مشتری از ده تا دوزاده کشور مختلف داشتیم- سیستم حسابداری رو نظم و سامون دادیم  و باز جای بهبود داره  - سیستم ارتباط با مشتریان رو سی ار ام خریدیم و قراره تو سال 1401 بیشتر باهاش کار کنیم.تبلیغات رو خیلی خیلی بیشتر کردیم و بودجه زیادی برای این کار در نظر گرفتیم 

کوچ سازمانی گرفتم و کلی کمک کرد که خودم - کسب و کار خودم رو بیشتر بشناسم و نظم بدم.

بارها شد که کم اوردم(‌واقعااا)  - خسته شدم (‌واقعاااااااااا )‌ دیگ نخوواستم ادامه بدم ولی خب ادامه دادم -(‌احسنتن به خودم )‌

سالی پر از چالش هایی مث طرح صیانت - طرح مالیات بود که برای هر کدام شون برنامه ریزی کردم. و با هر کدامشون بجای غر - سعی کردیم کنار بیایم.و یک ماه کامل در ضررر بودیم و ضرر کردیم-

امسال برای همه همکاران هدیه فرستادیم به صورت سوپرایز مانند و ویژگی های خوبشون رو بهشون هدیه دادیم و کارت پول -

تهران گردیا : امسال سالی بود که کلی  جلسات رفتم و بیشتر تهران رو گشتم  (‌دوبار تهرانپارس کارخانه -دوسه بار زعفرانیه بالا شهر بهترین برج  -خ ولیصعصر جلسه عقد قرارداد رفتم - ستاررخان رفتم- نیاوران رفتم )‌-

پارک هایی که رفتم : - پارک جمشیدیه - پارک نهج البلاغه - پارک ساعی- پارک لاله 

چند تا پاساژ رفتم (‌مگامال-پالادیوم رفتم- محتموع فردوس توی تهران میدون فردوس رفتم)

شهر شهریار رفتم -

شاگردایی داشتم از کشور های مختلف

چیزایی که تو سال 1400یاد گرفتم :

یاد گرفتم که هر چقدر بیشتر و بشیتر ذهن تو بزرگ تر کنی باز میشه و میشه بزرگترش کرد و این رو تجربه کردم و 

یاد گرفتم که انسان ها با تفاوت زنده است و تفاوت زندگی رو  قشنگ تر میکنه ! و صرفن کسی که با ما تفاوت داره نباید سعی کنیم مث خودمون کنیم.

یاد گرفتم که خیلی ها اعم از همکاران و... نیاز به محبت و توجه دارند و هر چقدر این محب و دوست داشته شدن بیشتر بشه  بیشتر میشه در اشخاص نفوذ پیدا کرد و راه هایی و.. را به قلب مردم پیدا کرد 

یاد گرفتم :معنی عشق رو خیلی دقیق تر درک کردم ( عشق به کار-  عشق به زندگی)‌

یاد گرفتم که میشه رشد و پیشرفت نامحدود و فراتر از ذهن ها رو داشت و هر سال باید این رو بیشتر و بیشتر کرد 

 یاد گرفتم که چیزی که بقیه بهش رسیدن صرف یک تجربه برای اوناست چه بد و یا چه خوب - ولی من با باور و افکار درست میتونم خیلی خیلی خیلی بیشتر از اون نتایج بدست بیارم که فراتر از تصورات هست 

یاد گرفتم که چقدر فردی اهل چالش توی کسب و کار هستم - یاد گرفتم خیلی خیلی رشد کردن و کلمه رشد برام اهمیت داره و یه جورایی خط قرمزه  من هست .

یاد گرفتم که شکر گذاریمو بیشتر کنم - واقعا خدا بهم نعمت های خیلی زیادی داره ولی اینقدر غرق زندگی شدم که خیلی اوقات حتی چیزایی که برای من عادی هست رو من نمیبینم ولی اینجوری نیست باید ببینم و سال 1400 خیلی زیاد دیدم.

یاد گرفتم که ممکنه خیلی ها باشن من رو دوست داشته باشند و از من تعریف کنند پیش بقیه  ولی منن خبر نداشته باشم 

یاد گرفتم که خیلی بهتر چطور باید همکاری خوب استخدام کرد و همکاری ک من میخام میخام چ ویژگی داشته باشه 

یاد گرفتم که خیلی خیلی نسبت به سال های قبل سال 1400 صبور تر بودم 

یاد گرفتم که زیاد غر زدن - زیاد نق زدن  دلیل توجه روی ناخواسته هاست و  امسال خیلی کمتر غرق زدم.

یاد گرفتم - معنی کلمات - درک کردن - تفاوت-فهمیدن- عشق- عادت 

 یاد گرفتم برداشت من از یک قضیه صرف دیدن مسئله از چشم من هست و ممکنه هزارتا نظر - و دید دیگه هم باشه و صرف تحلیل اون قضیه از سمت من عملا نمیتونه درست یا غلط باشه 

یاد گرفتم که بیشتر بخندم و کمتر حرف بزنم - امثال خیلی کم حرف تر از سال قبل شده بودم.

یاد گرفتم که خیلی از کارها با منطقی بودن درست نمیشن - و باید درجه احساساتمو بیشتر کنم- و زیاد منطقی بازی در نیارم. و خداروشکر جواب خیلی خوبی ازش گرفتم.

یاد گرفتم - بخشنده باشم بدون توقع- محبت کنم بدون توقع- هدیه بدم بدون توقع- خوبی کنم بدون توقع-

یاد گرفتم که با پول خیلی چیزای با کیفیتی و اصلی میشه خرید و این رو از ته عمق درک کردم-( اعم از رستوران- رابطه -غذا)و..

یاد گرفتم که توقع مو از هر انسانی( فرقی نداره )توقع مو بیارم پایین و کم کنم و از هیچ کس انتظار هیچ کاری ک تو ذهنم رو نداشته باشم.

یاد گرفتم که هر کس اندازه سطح فکری و زحمت ی ک کشیده نتجه میگیره 

یاد گرفتم که خیلی بیشتر خودم رو با بقیه مقایسه نکنم و این رو برسونم و به صفر و کنترل ش کنم 

یاد گرفتم که خیلی شفاف و واضع خواستمو برای شخص مقابل بیان کنم (‌چ تو کار - چ تو زندگی)

یاد گرفتم که  خیلی ریسک کنم - ریسک های که مطمئن هستم از ته قلب  و امسال خیلی بیشتر ریسک کردم (‌بیشتر تو کسب وکار)‌

 یاد گرفتم هر چقدر ارتباط م رو با خدا بیشتر کنم - خیلی بهتر میتونم از هر لحاظ زندگی کنم. 

یاد گرفتم که  کنترل بیشتری رو خودم داشته باشم  و بیشتر کار کنم (‌اعم از حرف-کار-رابطه با سایر انسان ها- نگرانی و دلهره ها)‌

 یاد گرفتم که هر چقدر هم ک خودم رو بیشتر بشناسم و به خود شناسی برم اون تهش نیست و باید بیشتر کار کنم و بیشتر زندگی کنم.

یاد گرفتم که چقدر من توی تصیمات به موقع و لحظه ای خیلی خوب هستم و چقدر تصمیمات خیلی خوبی امسال گرفتم (‌برای کار)‌

یاد گرفتم که به خیلی از کارا - پیشنهادات- و... راحت نه بگم.

مواردی و تجربیاتی که از سال های قبلی امسال به دردم خورد : مثبت اندیشی- کتاب ایین دوس یابی امسال خیلی به دردم خورد .

کتاب های بازاریابی - عملگرایی- ریسک پذیری - مدیریت مالی- نه گفتن به پیشنهادات همکاری -عقد قرارداد دقیق و دقیق بودن روی این موضوع 

 - اخر سال ایمانمون رفت سربازی سمنان

 اتفاقات بدی که برام افتاد : موبایل ایفون ایکس م گم شد.

خرید کتونیییییی بعداز دو سال...
ما را در سایت خرید کتونیییییی بعداز دو سال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : omidkarimi79 بازدید : 157 تاريخ : جمعه 24 تير 1401 ساعت: 0:09