امشب که رفته بودم بیرون - ذهنم خیلی مشغول شده بود.
یاد دو یا سه سال پیش افتادم که شب گردی داشتم - از خونه میزدم بیرون
میرفتم دو ساعت سه ساعت تنهای تنها - یه هنذفری و یه اموزش و گاهی اوقات یه موزیک
چنان غرق اموزش میشدم
ک اصلا نمیدونم کی 15-20 کیلومتر میرفتم
اینقدر لذت میبردم.اینقدر حس خوبی داشتم ک بی حد واندازه بود
اون زمان من حتی دوچرخه ام از خودم نبود خرید کتونیییییی بعداز دو سال...
برچسب : نویسنده : omidkarimi79 بازدید : 152